اواخر سال گذشته بود که ۲ مرد جوان تصمیم به مهاجرت گرفتند. آنها برادرزن و شوهرخواهر یکدیگر بودند. تصمیم گرفتند هرطور که شده به یکی از کشورهای اروپایی مهاجرت کنند تا به گمان خودشان در آنجا خوشبخت شوند. مسیر سفر آنها مثل اغلب مهاجران غیرقانونی از ترکیه میگذشت. به همین دلیل بار سفر بستند و راهی ترکیه شدند. آنها از قبل چند قاچاقچی انسان را در ترکیه پیدا کرده بودند تا با کمک آنها راهی کشور بعدی، یعنی یونان شوند. این دو نفر چند روزی را در ترکیه منتظر تماس قاچاقبر بودند. سرانجام بعد از حدود یک هفته با آنها تماس گرفته شد. وقتی آنها به محل قرار رسیدند بجز خودشان ۳۸ نفر دیگر را نیز دیدند که قصد مهاجرت داشتند. آنها از ایران، افغانستان، هند و ... بودند که همگی قصد داشتند از طریق یونان به کشورهای دیگر اروپا مهاجرت کنند.
نیمههای شب بود که همگی سوار قایق بادی شدند. گنجایش این قایق حداکثر ۱۴ نفر بود اما حدود ۴۰ نفر سوار آن شدند و به دل دریا زدند. همه از مسیر ناشناختهای که در آن قرار گرفته بودند وحشت داشتند اما در دلشان امیدوار بودند که در آن سوی دریا به آرزوهایشان میرسند. چراغهای کم نوری که در آن طرف آب سوسو میزد تنها امید گروه مهاجران غیرقانونی بود. مسیر آنچنان طولانی نبود و قرار بود یک ساعت بعد به آن طرف دریا برسند اما هوای ابری، ناگهان توفانی و دریا مواج شد. امواج بلند کنترل قایق بادی را در اختیار گرفته بودند و آن را به این سو و آنسو میبردند. سرنشینان قایق دستهایشان را در دستهای یکدیگر قلاب کرده و تلاش میکردند از یکدیگر مراقبت کنند اما قدرت امواج از زور آنها بیشتر بود. در یک چشم بهمزدن سرنشینان قایق یکی پس از دیگری به دریا افتادند. همگی جانشان در خطر بود. دیگر همه به فکر نجات خودشان بودند و هیچکس یارای کمک به دیگری را نداشت. در تاریکیِ شب و طوفانِ دریا، آرزوهای مهاجران غیرقانونی یکی پس از دیگری نقش بر آب میشد و وقتی آسمان روشن شد، جز تکههایی از وسایل سرنشینان قایق، چیز دیگری روی آب باقی نمانده بود.
صبح آن روز وقتی خبر غرق شدن قایق مهاجران غیرقانونی به گارد ساحلی یونان رسید تلاشها برای یافتن حادثه دیدگان آغاز شد؛ اما دیگر کار از کار گذشته بود. با این وجود جستجوها ادامه یافت تا اینکه ساعتی بعد امدادگران بدن بیرمق جوانی را در جزیرهای پیدا کردند. او بعد از غرق شدن قایق با کمک تکه چوبی توانسته بود خودش را به جزیره رسانده و جانش را نجات دهد. ماموران بعد از آنکه او را به مرکز درمانی منتقل کردند و وضعیت او تثبیت شد به تحقیق درباره ماجرای غرق شدن قایق پرداختند.
او همان کسی بود که با شوهر خواهرش سودای مهاجرت در سر داشت اما بخاطر این هدف تا یک قدمی مرگ پیش رفته بود. مرد جوان اما اطلاعی از سرنوشت شوهرخواهرش نداشت. ماموران گارد ساحلی بعد از ساعتها جستجو موفق شدند پیکر اغلب جانباختگان را کشف کنند اما هیچ ردی از داماد جانباخته به دست نیامد. در این شرایط بود که مرد نجاتیافته چند روز بعد از یونان اخراج شده و به ایران برگردانده شد.
با گذشت ماهها از این حادثه تلخ مرد نجاتیافته روز گذشته به شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران رفت و اعلام کرد به احتمال زیاد جسد شوهر خواهرش در یونان کشف شده است. او وقتی در برابر بازپرس سالار صنعتگر قرار گرفت گفت: بعد از این حادثه در یونان پروندهای تشکیل شد و پیکر همه قربانیان را به من نشان دادند اما شوهرخواهرم در بین آنها نبود. چند روز قبل اما با من تماس گرفته و اعلام شد که جسدی کشف شده که شباهت زیادی به شوهرخواهرم دارد. حالا درخواست داریم نمونه دیانای از خانواده شوهرخواهرم دریافت شود تا از طریق مرکز بینالملل قوه قضائیه به یونان ارسال شود و در صورتی که جسد کشف شده متعلق به شوهرخواهرم باشد، جسد به کشور منتقل شود.
بر اساس این گزارش به دنبال ثبت این درخواست بازپرس جنایی دستور نمونهگیری دیانای را صادر کرد و بررسیهای قضایی در این باره ادامه دارد.